مهندسی مکانیک سکاندار علوم مهندسی
در این باره نظریاتی وجود دارد،از جمله:
1ـ تعارض :
برخی از دانشمندان بر تضاد علم و دین اعتقاد دارند،و برای اثبات اینادعا،مسایلی مانند اینکه دین بر خلاف علم که تمام فرضیاتش تجربی است،هیچدلیل قابل لمسی ارائه نمیدهد.همچنین با استناد به تاریخ،تضاد علم و دین رااثبات میکنند،و در این رابطه،به مجازات گالیله توسط کلیسا و یا مخالفت دین بانظریه تکامل داروین اشاره میکنند.البته تنها شکاکان نیستند که به تعارض دینمیپردازند،بلکه بسیاری از مسیحیان نیز بر این باورند که کتاب مقدس علم واقعی رامیآموزد،و علم در صورت عدم مطابقت با کتاب مقدس،باید کنار گذاشتهشود.همچنین از سوی دیگر،برخی منتقدان ادعا میکنند که علم به دلیل تجزیهواقعیتها،انسان را از ارزشهای ابدی جدا کرده و با اینکار معنای حقیقی جهان رامیگیرد
ـ تمایز : در کنار پیروان مکتب تعارض،برخی دیگر اعتقاد دارند که آنچنانمسؤلیت علم و دین از یکدیگر مجزا هستند که هرگز نباید هیچیک را با معیاردیگری سنجید،و مقایسه این دو با یکدیگر کاملاً بیمحتوا و بیمعناست.راههایآنها برای شناخت واقعیت کاملاً مستقل است،و بدین ترتیب معنایی ندارد که علمو دین را در تضاد هم قرار دهیم،چون علم و دین به یک حوزه واحد،تعلق ندارندلذا هیچ دلیلی ندارد که آنها را در تعارض قرار دهیم. علم با چگونگی رخدادحوادث سروکار دارد،و دین با چرائی و اساساً با اینکه چرا چیزی وجود دارد، علمبه علل میپردازد و دین به معنا.تطابقگرایان به جای رد کردن علم، سعی به تطبیقمتن کتاب مقدس با نماهایی کیهانشناسی جدید دارند. مثلاً برای نجات دادندرستی ذهن،شش روز خلقت را با چیزی که آن را شش دورة متناظر در توضیحعلمی تحول جهان به حساب میآورد،تطبیق میدهند.شکاکان عموماً علم را بانظم اعتقادی خود که نه خداباوری بلکه علممداری است،تلفیق میکنند.علممداری اعتقادی است که در آن علم تنها راهنمای قابل اعتقاد برای رسیدن بهحقیقت است. و مطابق مکتب تمایز این علممداری است که دشمن دین است نهعلم
3 ـ تلاقی :
پیروان این کتب بر این باورند که ضمن آنکه علم و دین از لحاظ زبانی ومنطقی متمایزند،نمیتوان آنها را به طور کامل مجزا داشت، این امر بر کسی پوشیدهنیست که این در تاریخ علم مؤثر بوده و همچنین،کیهانشناسی علمی نیز بر الهیاتبیتأثیر نبوده است،بنابراین جایز نیست که این دو را به طور کامل از یکدیگر جداکنیم.این دلایل،علم دین را در کنار هم جمع میکند بدون آنکه ادغامی در آنهاصورت بگیرد.مکتب تلاقی به جای اثبات وجود خدا از طریق علم به تفسیرکشفیات علمی در چارچوب معنای دینی میپردازند،و زمینه راههایی را ارائهمیدهد که مطابق آن یک شعور دینی که با علم هماهنگ است وضعیتی ایجادمیکند که در آن نتایج اکتشافات علمی جای دارند،بدون آنکه اطلاعات تجربیتغییر کنن نظریه تأیید نه تنها از کوشش علمی برای معنادار ساختن جهان به طورکامل حمایت میکند،بلکه آن را تقویت هم میکند.بسیاری از منتقدان بهمصیبتبار بودن علم در دنیای جدید اعتقاد دارند و ادعا دارند که اگر علم نبود،جهان در معرض تهدیدهای هستهای، یا آلودگی هوا و خاک و آب نبود، و برخیحتی به مردسالار بودن علم باور دارند، ولی پر واضح است که اگر علم ذاتاً با اینشرور مرتبط بود،نمیتوانست از حمایت الهیات برخوردار باشد.این انتقادات ازعلم از آنجا نشئت میگیرد که علم یک تمایل برای دانستن است و نباید اجازه دادکه این تمایل به ارضای برخی امیال مانند قدرتطلبی و.... منحرف شود. بنابرایندر جایی که از حمایت دین بر علم سخن به میان میآید،منظور حمایت از رشد وشکوفایی علم است نه مسائل دیگر،و نیز،یک نگرش دینی به واقعیت،ذاتاً بررسیعلمی جهان را ترویج میکند. این امر گویای آن است که علم بدون ایمان نمیتواندرشد کند و همواره دانشمندان به ایمان اتکا میکنند. ایمان به اینکه ورای این جهانجایگاهی است که اجزایش با جهان واقعی هماهنگ است و ذهن انسان اینظرفیت را دارد که دست کم بخشی از این جهان را درک کند.پس ایمان به معنای یکاطمینان اساسی به معقولیت نامحدود واقعیت،مخالف علم نیست که بلکهسرچشمة واقعی آن نیز هست موضوع مطلب : آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ پیوندها
سکانداران وبلاگ
آمار وبلاگ
فرم تماس امکانات دیگر |
کلیه حقوق این وبلاگ برای مهندسی مکانیک سکاندار علوم مهندسی محفوظ است
|